images

 مدیریت سرمایه چیست؟

مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است و با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شخص می‌تواند متفاوت باشد. این امر شدیدا به خود شناسی نیازمند است . اینکه او در چه سنی قرار دارد و چه زمانی به چه چیزی می‌خواهد برسد، امری کاملا ضروری در تعیین اهداف سرمایه گذاری های اوست.

مدیریت سرمایه، علمی است که نه تنها به بقای سرمایه شما کمک خواهد کرد. بلکه اگر به نحو درست مدیریت شود قطعا باعث افزایش سرمایه شما خواهد شد. پس هر شخصی بایستی سرمایه خود را در جهت درست مدیریت نماید که با توجه به مدل‌های سرمایه گذاری شخص، بازدهی سرمایه او می‌تواند متفاوت باشد.

هدف از سرمایه گذاري کسب بازده می باشد . عبارت بازده مفهومی فراتر از سود است بازده اي که در آینده خواهان آن هستید را بازده مورد انتظار گویند. به دلیل قطعی نبودن وقایع آتی سرمایه گذاري و محاسبات مربوط به آن در فضاي عدم اطمینان روي می دهد و بازده به دست آمده در آینده ( بازده تحقق یافته ) می تواند متفاوت از بازده مورد انتظار باشد. تفاوت بازده مورد انتظار و بازده تحقق یافته را  ریسک گویند.

عدم اطمینان 

سرمایه گذاري به امید کسب بازده است. اما آنچه در آینده به دست خواهد آمد بر اساس پیش بینی ها است و تحقق آنها در هاله اي از ابهام است. یک سرمایه گذار براساس اطلاعات موجود گذشته یک طرح یا طرح هاي مشابه، تجزیه و تحلیل آنها، ایجاد یک جدول توزیع احتمال از وقایع آینده و با استفاده از مدل هاي ریاضی و شبیه سازي سعی میکند بهترین پیش بینی از آینده را داشته باشد.ازاین رو تصمیم گیري در سرمایه گذاري آمیخته اي از هنر و علم تصمیم گیري، آمار و ریاضی است.  

ریسک گریزي 

بر اساس این اصل سرمایه گذارن ریسک کمتر را ترجیح می دهند و همواره به دنبال کاهش ریسک خود می باشند. به عبارت دیگر در میان دو طرح با بازده برابر طرح با ریسک کمتر ارجحیت دارد.

مدیریت سرمایه در اصل همان دانش کسب کردن حداکثر سود با کمترین میزان ضرر و حداقل ریسک در سرمایه‌گذاری‌ها تلقی می‌شود. کسانی که متخصص مدیریت سرمایه‌گذاری هستند با توجه به میزان سرمایه و حجم معاملات، درصد ریسک و زیان شما را مشخص می‌کنند.

حوزه کلی فعالیت‌های تخصصی مدیریت سرمایه اوراق بهادار، بورس، سهام، دارایی‌هایی مانند املاک و مستغلات، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و حتی مدیریت سرمایه‌گذاری‌های شخصی و بانکداری است.

مدیریت سرمایه‌گذاری به نوعی روی اظهارنامه‌های مالی، دارایی‌ها و ثروت، انتخاب سهام مناسب و کنترل روند سرمایه‌گذاری‌ها نظارت دارد که امروزه تبدیل به یک صنعت بزرگ و مهم شده است.

مدیریت سرمایه انواع و اقسام مختلفی دارد که می‌تواند هم توسط خود سرمایه گذار هم توسط کارگزاران حرفه‌ای و متخصص انجام شود که از انواع آن می‌توان به مدیریت سرمایه گذاری فعال، غیر فعال، پرتکاپو (aggressive) و محافظه‌کارانه اشاره کرد.

هدف اصلی مدیریت سرمایه، افزایش سرمایه با به حداقل رساندن ضررها در معامالت اشتباه و افزایش میزان سود، در معامالت سودده است. در واقع اجرای مدیریت سرمایه دو دستاورد اساسی را برای ما به همراه دارد:

1 -بقاء سرمایه 

2 -سودآوری 

که اولویت با بقاست. اما متأسفانه افراد مبتدی این اولویت را برعکس میبینند. از دیدگاه این افراد کسب سود مقدمتر است بر راههای بستن ضرر. حال برای اینکه معامالتمان در چارچوب قوانین مدیریت سرمایه باشند، بایستی نکات زیر را در هنگام انجام معامالت رعایت کنیم

  • ضررها را محدود کنیم. 
  •  اجازه دهیم که سودهایمان رشد کنند.
  •  حجم معامالت را استاندارد و معقول انتخاب کنیم.
  •  هنگام ورود به معامالت نسبت سود به ضرر (Reward/Risk (را رعایت کنیم.)
  •  به حجم معامالت در ضرر اضافه نکنیم. 
  •  حد ضرر روزانه، هفتگی و ماهانه را برای خود مشخص کنیم

۵ نکته برای مدیریت سرمایه بهتر در معاملات

یکی از عوامل موفقیت معامله گران در بازارهای سرمایه، مدیریت سرمایه می باشد و بی توجهی به آن باعث شکست معامله گران می شود. سیستمی که فاقد مدیریت سرمایه باشد، نتیجه ای جز شکست در انتظار آن نمی باشد. باید این را به خاطر داشته باشید که بدون مدیریت سرمایه، به معامله گر موفقی تبدیل نخواهید شد. بنابراین یکی از الزامات معامله گری داشتن سیستم مدیریت سرمایه بهینه و کارا می باشد.
حال سوال اینجاست که یک سیستم مدیریت سرمایه ارزشمند باید چه ویژگیهایی داشته باشد.در این وبلاگ به این سوال پاسخ می دهیم.

۱) ریسک معاملات خود را کنترل کنید:

باید بر ذهن و روان خود تسلط داشته باشید. تسلط بر ذهن نیاز به تمرین دارد. این باعث می شود که از لحاظ ذهنی قوی تر شوید و اضطراب کمتری را تجربه کنید. هر آنچه که باعث می شود اثرات منفی بر ذهن شما داشته باشد را از ذهن خود دور کنید و محرک های مثبت را تقویت کنید. عمل کردن به این موارد باعث می شود که برنامه معاملاتی خود را بهتر اجرا کنید و در نتیجه معاملات بهتری را تجربه کنید.

۲) حد زیان معاملات خود را تعیین کنید:

معامله گری که از حد زیان در معاملات خود استفاده نکند و یا اینکه به حد زیان خود پایبند نباشد، در نهایت بازار را با شکستی تلخ رها می کند. تنظیم حد زیان مناسب، برای مدیریت ریسک امری ضروری می باشد. حد زیان خود را باید قبل از ورود به معامله مشخص کنید. به حد ضررهای خود پایبند باشید و از آن در معاملات خود استفاده کنید.

۳) قبل از ورود به معامله حجم معاملات خود را مشخص کنید:

برای داشتن مدیریت سرمایه بهتر باید حجم معاملات خود را قبل از ورود به معامله تعیین کنید. تعیین حجم معاملات باید با توجه به شرایط هر معامله مشخص شود. افزایش و یا کاهش حجم معاملات در هر معامله متفاوت می باشد. این حالت بستگی به ریسکی دارد که در هر معامله می پذیریم. البته استراتژی هر معامله گر و شرایط معامله هم نقشی تعیین کننده دارد. به عنوان مثال با افزایش قیمت سهم می توان حجم معالات را افزایش دارد و با کاهش قیمت، حجم معاملات را کاهش داد.

۴) سوابق معاملاتی خود ثبت کنید:

اگر می خواهید به معاملات خود نظم بدهید، چاره ای جز ثبت و یادداشت معاملات خود ندارید. در این صورت اطمینان بیشتری به سیستم معاملاتی خودتان پیدا خواهید کرد. می توانید با مطالعه آن، رفتارهای نادرست و اشتباه خود را اصلاح کنید و سیستم خود را بهینه تر کنید. احتمال تکرار اشتباهات خود را کاهش دهید . در این صورت رفتارهای درست شما در انجام معامله بیشتر می شود.

۵) برای خود برنامه معاملاتی طراحی کنید:

حال زمان آن است که سیستم مدیریت سرمایه خود را طراحی کنید. برنامه شخصی معاملات خود را تنظیم کنید و اصولی را که با شرایط شما بیشترین هماهنگی را دارد، مورد استفاده قرار دهید. حال اگر به مواردی که گفته شد، عمل کنید، می توانید برای خود یک سیستم معاملاتی منطبق بر ویژگیهای شخصیتی خودتان داشته باشید.

بنابراین دست به کار شوید. اصول و قواعدی که گفته شد، را به کار گیرید و نتیجه آن را درمعاملات خود ببینید.

6 اشتباه رایج سرمایه گذاران

1- عدم داشتن برنامه کسب و کار (Business plan) تعیین هدف، سرمایه گذاران باید این نکته را در نظر داشته باشند که قصد دستیابی به چه اهدافی را دارند، به عنوان مثال تامین 100 هزار دلار برای ادامه تحصیل فرزندان و یا کسب درآمد 2 میلیون دلاری برای بازنشستگی می تواند از جمله اهداف مناسبی باشد که یک سرمایه گذار به آنها فکر می کند. ریسک ها و خطرات احتمالی، سرمایه گذار باید از وضعیت مالی و تجاری خود آگاه باشد به عنوان مثال سن در این زمینه بسیار تاثیر گذار است هرچه سن افراد بیشتر باشد احتمال خطر پذیری و ریسک کردن کاهش پیدا میکند. از جمله می توان به رکود اقتصادی نیز اشاره کرد که در این زمینه از سرمایه گذاری در پروژه های ریسک پذیر باید خودداری نمود. الگوهای مناسب و نحوه اندازه گیری موفقیت، انتخاب الگوی مناسب تا حدودی به سرمایه گذار بستگی دارد که شامل عواملی نظیر دارایی ها، سرمایه های فردی، و یا مدیریت پروژه می باشند. تخصیص دارایی ها، تخصیص برخی از دارایی ها به سهام دولتی و یا بین المللی، خرید اوراق و غیره را می گویند. لازم به ذکر است اقدام به تخصیص داراییها و درآمدها به سهام، ریسک و خطرات احتمالی مختص به خود را دارد که سرمایه گذار باید آنها را در نظر بگیرد. اقدامی دیگر شبیه به همین امر را Diversification می گویند که شامل خرید اموال و کالاهایی متفاوت با زمینه کاری سرمایه گذار است. معمولا اینکار برای ایجاد تنوع در جذب دارایی انجام میشود و در اغلب کشورها به صورت خرید سهام است. برنامه کسب و کار به سرمایه گذار کمک می کند تا در شرایط بی ثبات بازار نیز، سرمایه گذار به کار خود بدون هیچ تغییر در استراتژی ادامه دهد. داشتن یک برنامه کسب و کار بلند مدت به سرمایه گذار این امکان را می دهد تا سودی بلند مدت در کار خود داشته باشد.

2- افق زمانی کوتاه معمولا برای افرادی که به فکر بازنشستگی بعد از 30 سال کار می باشند اتفاقاتی که در بازار سهام سال جاری یا سال آینده رخ می دهد اهمیتی ندارد امید به زندگی در افرادی که در سن 70 سالگی به بازنشستگی میرسند نیز بین 15 تا 20 سال است. که با احتساب انتقال سرمایه به وارثان، افق زمانی طولانی تر خواهد شد. همین امر باعث می شود تا برخی افراد دارای افق سرمایه گذاری بلند مدت در هر زمینه ای باشند؛ این در حالی است که اکثر سرمایه گذاران افق زمانی کوتاهی داشته که خود زمینه ساز بسیاری از تصمیمات اشتباه در زمینه سرمایه گذاری است.

3- توجه بیش از حد به رسانه های اقتصادی تقریبا اطلاعات مفیدی در اخبارهای اقتصادی و گزارش های مالی، با هدف کمک به دستیابی اشخاص به اهداف آنها منتشر نمی شود. می توان با ذکر این عبارت که "اگر کسی روش های کسب درآمد و پول ساز داشته باشد هرگز آن را در تلویزیون به عموم نخواهد گذاشت" صحت این گفته را به ثابت کرد. تعداد خبرنامه هایی که می تواند اطلاعات با ارزش جهت سرمایه گذاری را ارائه کنند نیز کم است که با این وجود احتمال شناسایی آن ها را نیز کمتر می کند. از طرفی توصیه می شود تا زمان زیادی برای تحلیل و بررسی این گونه برنامه صرف نشود. تا بتوان از زمان، بیشتر برای ایجاد و تطبیق برنامه های سرمایه گذاری استفاده کرد.

4- عدم تعادل،  تعادل روند تخصیص دارایی در پروژه سرمایه گذاری رانشان می دهد. ایجاد تعادل امری بسیار مشکل است چون سرمایه گذار را وادار می کند تا اموال و دارایی های پر سود خود را بفروشد و در مقابل اموال و دارایی هایی را خریداری کند که دارای ارزش بالایی نیستند. انجام این اقدام برای بسیاری از سرمایه گذاران بسیار دشوار است. با این حال، با ریزش بازار و تضمین بازگشت بازار سهام و دارایی ها در لحظه افزایش در بالاترین حد و در لحظه کاهش در پایین ترین حد خواهند بود.

5- اعتماد به نفس بیش از حد به توانایی مدیران با توجه به مطالعات متعدد، از جمله مطالعه 1995 برتون ملکیل تحت عنوان "بازگشت از سرمایه گذاری در صندوق های سهام مشترک"، اکثر مدیران کمتر از حدانتظار خود عمل می کنند. هیچ راه و یا علمی وجود ندارد تا به کمک آن بتوان مدیرانی شایسته را از پیش انتخاب کرد. اما می توان از این نکته استفاده کرد که تعداد کمی از افراد می توانند در یک دوره مشخص سودمند باشند. به نقل از فوریتور گورو پیتر لینچ، سرمایه گذاران اعتماد به توانایی را با زمان مناسب بازار و انتخاب مدیران با نفوذ اشتباه گرفته و همین امر زمینه ساز اشتباهات بعدی آنها می شود.

6- بررسی عملکرد بسیاری از سرمایه گذاران استراتژی ها، مدیران و صندوق های مالی را بر اساس عملکرد اخیر آنها انتخاب می کنند. اگر یک طبقه خاصی از داراییها، استراتژی یا صندوق برای سه یا چهار سال به خوبی کار کرده باشد، بیانگر این است که باید سه یا چهار سال پیش در آنها سرمایه گذاری می شد. چرا که ممکن است، چرخه موفقیت آن رو به پایان باشد.