اقتصاد مدیریت

تعریف: اقتصاد مدیریت به کاربرد اصول و روشهای اقتصادی در فرایند تصمیم‌گیری در واحد اقتصادی یا سازمان مربوط می‌شود. این مبحث در جستجوی آن است که قواعد و اصولی را به منظور تسهیل دسترسی به اهداف اقتصادی مورد نظر مدیریت به دست بدهد. این اهداف اقتصادی به هزینه، درآمد و سود مربوط می‌شود و برای سازمانهای تجاری و غیر تجاری اهمیت دارد.

سود محور اصلی موضوع اقتصاد مدیریت است. فزونی درآمد بر هزینه را سود می‌نامند. اگر این اختلاف منفی باشد، زیان نامیده می‌شود. در مورد سازمانهای غیرانتفاعی، فزونی درآمد بر هزینه را مازاد گویند، در مقابل کمبود درآمد نسبت به هزینه را کسری می‌نامند. هیچ سازمان اقتصادی، حتی دولت امریکا، نمی‌تواند همیشه متحمل زیان یا کسری شود. معمولا هدف واحد بازرگانی، که ممکن است بسته به واحد اقتصادی و شرایط آن، کوتاه‌مدت یا بلند‌مدت باشد، حداکثر کردن سود در طول فعالیتش است. سازمانهای غیرانتفاعی تمایلی به داشتن مازاد ندارند ولی مایل هستند با توجه به منابع موجود تلاش خود را حداکثر کنند. از این‌رو، مسائل تصمیم‌گیری، که موسسات بازرگانی و غیربازرگانی با آن روبه‌رو هستند، اساسا یکی است و شامل افزایش درآمد در صورت امکان، کنترل هزینه و منفعت(اجتناب از کسری) به عنوان یک مقیاس برای مدیریت موثر می‌باشد. 

عده‌ای عقیده دارند که سود کلمه زشتی است و کسب سود را مترادف با سودجویی می‌دانند. در چارچوب فعالیت اقتصادی، کسب سود کاملا شرافتمندانه است. بدون انگیزه سود، هیچ واحد اقتصادی خصوصی وجود نخواهد داشت و تمام فعالیتهای بازرگانی باید توسط دولت سازمان داده شود. تاریخ موید آن است که چنین رهیافتی روش خوبی نیست. رقابت واحد بازرگانی خصوصی برای کسب سود، به دسترسی به کالاها و خدمات با کیفیت بالاتر با قیمتهای مناسب، افزایش قدرت تولیدی، ادامه رشد اقتصادی و رفاه مردم منتهی می‌شود. سود پاداشی است برای فعالیت کسب و کار، پاداشی برای به خطر انداختن سرمایه و جایزه‌ای است برای دید و قضاوت عالی درباره شرایط بازار. سودجویی یا استفاده نامشروع از مصرف کننده هنگام محدود بودن عرضه(صرف نظر از اخلاقی یا غیراخلاقی بودن آن) استراژی بازرگانی مناسبی نیست، زیرا احتمال دارد خصومت مصرف کننده در بلند مدت به واحد اقتصادی صدمه بزند. قلمرو اقتصاد مدیریت کاملا گسترده است و به زمینه‌های حسابداری، بازاریابی و مالی بسط داده می‌شود. مسایل اقتصادی مهمی برای مدیران در هریک از این زمینه ها وجود دارد، و اگر جنبه اقتصادی این مسایل کاملا درک شود، هرتصمیم اتخاده شده‌ای تصمیم بهتری خواهد بود. تصمیم ‌گیری به منظور افزایش درآمد و کنترل هزینه دو مطلب عمده کارشناسان اقتصاد مدیریت به شمار می‌آید. شناخت رفتار مصرف کننده و عکس العملهای مصرف‌کنندگان در مقابل تغییرات قیمت و تبلیغات و توسعه و کیفیت محصول لازمه افزایش درآمد است. برآورد و پیش‌بینی تقاضا اهمیت زیادی بای مدیر اجرایی دارد. کنترل هزینه موثر مستلزم شناخت دقیقی از رفتار هزینه، اجزای تشکیل‌دهنده هزینه، هزینه‌های مرتبط به تصمیم خاص، شیوه‎های تخمین هزینه‌ها و پیش‌بینی هزینه‌هاست.

قیمت‌گذاری به منظور افزایش درآمد مطلوب به دانش صحیحی در مورد تئوری بازار، قیمت‌گذاری تحت شرایط عدم اطمینان، قیمت‌گذاری محصولات جدید، قیمت‌گذاری در بازارهایی که قیمت مظنه و پیشنهاد بدون اطلاع از قیمت رقبا ارائه می‌شود نیاز دارد. کیفیت محصول و استرانژی رقابت واحد اقتصادی(انتخاب بین تولید محصولی با هزینه کم و افزایش درآمد) تصمیمات برای افزایش یا کاهش ظرفیت به منظور کنترل هزینه‌ها یا افزایش درآمد.

بنابراین، اقتصاد مدیریت مجموعه‌ای از موضوعات مهم را برای مدیر اجرایی در بردارد. گرچه اقتصاد مدیریت عمدتا جزو علم اقتصاد محسوب می‌شود، تا اندازه‌ای رشته بینابینی در مدارس بازرگانی است، زیرا در بسیاری از مفاهیم و ابزارهای تحلیلی خود بر عناصری از حسابداری، مالی، بازاریابی، آمار و روشهای مقداری تاکید دارد. اصول اقتصاد و روش‌شناسی اقتصاد مدیریت عمدتا از اقتصاد خرد مشتق می‌شود. رشته‌ای از اقتصاد که به رفتار مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان، عرضه‌کنندگان سرمایه، مواد اولیه، نیروی کار و خدمات مربوط می‌شود.