همواره خانوارها در سبد دارایی های خود، اقلام متفاوتی از کالاها مانند وجوه نقد، ارز، سکه طلا، مسکن و غیره را نگه داری می کنند. از بین این دارایی ها طلا همواره بیشتر مورد توجه قرار می گیرد؛ چراکه نسبت به
سایر دارایی ها اولاً در تابع مطلوبیت خانوار قرار می گیرد و در ثانی قدرت نقد شوندگی بالایی دارد. از طرفی دیگر دولت ها همواره یکی از مهم ترین بخشهای مؤثر در رسیدن به رشد اقتصادی را بخش پولی می دانند، ترتیبی که مقامات پولی کشورها با اتخاذ سیاست های مناسب پولی می توانند گامهای مؤثری براي دست یابی به این مهم بردارند. به طورکلی، بسیاری از اقتصاددانان بر این دیدگاه که سیاستهای پولی در کوتاه مدت بر تولید و تورم مؤثر هستند، توافق نظر دارند؛ ولی، اختلاف نظر آن ها بر سر کانالهای اثرگذاری سیاست پولی و اهمیت آن ها نسبت به یکدیگر است. سیاست پولی از راه کانالهای مختلفی ازجمله کانال نرخ بهره، کانال نرخ ارز، کانال قیمت داراییها و کانال اعتباری بر سطح تولید ناخالص داخلی و تورم تأثیر میگذارند. همچنین دولت ها همواره تلاش میکنند تا با مدیریت برنامهریزی و سیاست گذاری راه حل هایی برای مدیریت قیمت این دارایی ها که از اقلام مهم و اساسی در سبد دارایی های خانوار می باشد، پیدا کنند.
بررسی نقش قیمت دارایی ها در مکانیسم انتقال پولی ایران:
شوک سیاست پولی انبساطی از طریق شوک نقدینگی اثر معنی دار و پایداری بر قیمت سهام و قیمت مسکن و نرخ ارز دارد؛ اما تغییرات قیمت سکه طلا بیشتر از تغییرات ارزش دلار (قیمت جهانی طلا به دلار) تأثیر می پذیرد. قیمت سهام کمترین نقش را در توضیح نوسانات تولید به خود اختصاص میدهد. قیمت سایر دارایی ها (قیمت مسکن، قیمت سکه طلا و نرخ ارز) حدود 20 درصد تغییرات تولید ناخالص داخلی را تخصیص میدهد. لذا قیمت این داراییها، واسطه مهم انتقال شوکهای پولی به نوسانات تولید ناخالص داخلی می باشد و از لحاظ اهمیت در انتقال سیاست های پولی به تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز دارای بیشترین نقش و قیمت مسکن، قیمت سکه طلا به ترتیب دارای نقش کمتری میباشد.
عوامل مؤثر بر قیمت طلا:
طلا در کنار نفت، ازجمله محصولات استراتژیک در بازارهای بین المللی محسوب می شود . در این میان طلا با توجه به ارزش ذاتی، فسادناپذیری، برخورداری از مقبولیت عامه، قدرت نقدشوندگی و هزینه نگهداری پایین از اهمیت بالایی برخوردار است تا جایی که طلا پیشرفته ترین پول کالایی در جوامع مختلف بوده و یکی از پشتوانه های اصلی همه ارزهاست .در این ارتباط کشورها هنگام رکود اقتصادی به استفاده از سیاست های پولی و مالی انبساطی جهت دستیابی به تثبیت از رکود اقتصادی متوسل میشوند، این سیاست ها علاوه بر تأثیرگذاری بر بخشهای حقیقی اقتصاد، بر ارزش پول کشور در مقابل سایر ارزها نیز تأثیر می گذارد و براي همین است که می توان گفت با اتخاذ این گونه سیاست ها که بر تغییرات ارزش پول کشورها تأثیر می گذارد بر قیمت طلا و نفت نیز تأثیرگذار است.
قیمت طلا نیز مانند هر کالای دیگری تحت تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا در بازار است. لیکن با توجه به اینکه طلا یک کالای بسیار حساس و استراتژیک است، عوامل زیادي بر میزان عرضه و تقاضا و بالطبع قیمت آن تأثیر میگذارد. مهم ترین عوامل اثرگذار (علاوه بر عوامل دخیل در بهاي تمام شده تولید)، شامل
- تغییرات ارزش دلار و ذخایر ارزی
- تغییرات نرخ بهره بانکی
- تورم جهانی
- تغییرات قیمت جهانی نفت
در قسمت زیر به طور جداگانه به توضیح هر مورد پرداخته می شود:
1. ارزش دلار:
با توجه به اینکه قیمت گذاری طلا در بازارهاي جهانی بر مبنای ارز جهانی یعنی دلار صورت می پذیرد، تغییرات ارزش دلار مهم ترین عامل تأثیرگذار بر قیمت طلا است. در حال حاضر، با توجه به تأثیرگذاری قابل توجه اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهانی، کاهش ارزش پول این کشور به معنی تضعیف اقتصاد جهانی است. در نتیجه ارزش طلا به عنوان وسیله حفظ ارزش بر حسب تمام ارزها افزایش مییابد. همچنین، کاهش ارزش دلار باعث کاهش ارزش داراییهای دلاری می شود، لذا برای حفظ ارزش داراییها باید به دنبال جایگزینی مناسب مانند طلا بود. به نظر اکثر کارشناسان مهم ترین عامل افزایش ارزش طلا کاهش ارزش دلار است که عوامل اثرگذار دیگر نیز از این عامل تأثیر می پذیرند. هنگامی که ارزش دلار کاهش پیدا می کند، مقدار زیادی پول از بازار خرید و فروش ارز وارد بازارهای کالاهایی می شود که در بورس معامله می شوند. در چنین شرایطی، در بازار طلا نیز، پول هاي بسیار زیادي وارد می شود . از سویی دیگر تنزل ارزش دلار به کاهش ذخیره ارزی بانک مرکزی کشورهای مختلف منجر می شود و آن ها برای جبران این مسئله به دنبال افزایش ذخیره طلای خود می افتند که به رشد چرخش پول در بازار طلا و افزایش قیمت آن می انجامد؛ بنابراین هم بانک های مرکزی و هم سرمایه گذاران در جهت جلوگیری از کاهش دارایی های خود طلا را بهترین گزینه برای جایگزین نمودن دلار می دانند.
2. نرخ بهره بانکی: نرخ بهره بانکی در واقع بیانگر میزان سود بدون ریسک قابل پرداخت به سپرده هاي بانکی افراد است. در شرایط کنونی اکثر کشورها بخصوص ایالات متحده و ژاپن و برخی کشورهاي اروپایی برای باقی ماندن در کورس رقابت جهانی و تلاش در جهت بهبود اقتصادی، نرخ بهره خود را در حد صفر نگه داشتهاند، لذا در این شرایط تمایل افراد به سپرده گذاریکاهش یافته و در مقابل تمایل به خرید و نگهداری طلا که از ثبات قیمتی مناسبی برخوردار است، افزایش یافته است. این کاهش نرخ به خصوص در آمریکا که ارز آن به عنوان ارز جهانی مطرح است به شدت قیمت طلا را حمایت خواهد کرد.
3. تورم:
مقایسه روند تاریخی قیمت طلا و تورم جهانی (شامل قیمت نفت)، نشان دهنده وجود ارتباط مستقیم میان این دو است. باید گفت که نفت و طلا هر دو از کالاهای کمیاب و استراتژیک محسوب می شوند و رابطه نزدیکی با تورم جهانی دارند.
4. قیمت نفت:
ارتباط تنگاتنگی میان نفت و طلا وجود دارد؛ زیرا هر دو کالاهای استراتژیکی هستند که با تحولات اقتصادی دچار تأثیر می شوند. از طرفی طلا و نفت هردو کالاهایی تجدید ناپذیر هستند که در واقع عرضهشان محدود به مقدار موجودشان در طبیعت است، در مقابل طلا همچون پول دارای ویژگی ذخیره ارزش است و از نقدپذیری بالایی برخوردار است و افراد به عنوان ذخیره یا سرمایه از آن بهره میجویند. زمانی که قیمت نفت افزایش می یابد، به دلار بیشتری برای چرخاندن گردونه تجارت نفت نیاز خواهد بود. آمریکا این افزایش قیمت را با چاپ دلار تأمین مالی میکند. افزایش حجم دلار و عرضه آن در بازار بین المللی موجب کاهش ارزش و قدرت خرید دلار می گردد، مجموعه عوامل مذکور سبب می گردد که دولت ها به سمت دارایی هایی ازجمله طلا گرایش داشته باشند، برای اینکه طلا از خاصیت حفظ ارزش برخوردار است و می توانند افراد با ذخیره آن نسبت به نگهداری دلاری که ارزشش در حال پایین آمدن است، از ریسک کمتری برخوردار باشند و نهایتاً قیمت طلا افزایش یابد.
جمع بندی:
الف) در بلندمدت، یک واحد تغییر در قیمت نفت باعث کاهش 98% می شود. زمانی که قیمت نفت افزایش می یابد، به دلار بیشتری برای چرخاندن گردونه تجارت نفت نیاز خواهد بود. آمریکا این افزایش قیمت را با چاپ دلار تأمین مالی می کند. افزایش حجم دلار و عرضه آن در بازار بین المللی موجب کاهش ارزش و قدرت خرید دلار می گردد، مجموعه عوامل مذکور سبب می گردد که دولت ها به سمت دارایی هایی ازجمله طلا گرایش داشته باشند، برای اینکه طلا از خاصیت حفظ ارزش برخوردار است و می توانند افراد با ذخیره آن نسبت به نگهداري دلاری که ارزشش در حال پایین آمدن است، از ریسک کمتری برخوردار باشند و نهایتاً قیمت طلا افزایش یابد.
ب) ضریب نرخ سود بانکی در بلندمدت منفی می باشد. در واقع هر یک واحد تغییر در این متغیر باعث کاهش 25% در قیمت طلا می شود. با کاهش نرخ بهره افراد دیگر تمایلی به سپرده گذاری سرمایه های نقدی خود ازجمله دلار ندارند؛ بنابراین با کاهش تمایل به نگهداری دلار ازآنجاکه طلا از ویژگی ثبات ارزش حتی در شرایط جنگ، بحران و تنش های بین المللی برخوردار است، افراد تمایل به خرید آن پیدا می کنند که خود باعث افزایش قیمت طلا می گردد.
ج) ضریب نرخ ارز در بلندمدت بر قیمت طلا اثر منفی دارد. تأثیر این متغیر به صورت عکس است. به طوری که هر یک واحد افزایش در نرخ ارز، قیمت طلا را به میزان 67% واحد کاهش می دهد. تنزل ارزش دلار به کاهش ذخیره ارزی بانک مرکزی کشورهای مختلف منجر می شود و آن ها برای جبران این مسئله به دنبال افزایش ذخیره طلای خود می افتند که به رشد چرخش پول در بازار طلا و افزایش قیمت آن می انجامد.
د) ضریب متغیر شاخص قیمت (تورم) در بلندمدت بر قیمت طلا اثر مثبت دارد و به این دلیل این تحلیل را انجام میدهیم که هر یک واحد تغییر در این متغیر باعث افزایش 14% واحد در قیمت طلا شده است.