چه میزان سهام برای کنترل یک شرکت و مدیریت آن لازم است؟
یکی از موضوعات مهم در شرکتها اختیار مدیریت شرکت است؛ به همین دلیل تعداد سهامی که باعث میشود سهامدار در هیات مدیره، یک مدیر داشته باشد(سهام مدیریتی) یا اکثریت هیات مدیره را در اختیار بگیرد(سهام کنترلی) از ارزش بسیار زیادی برخوردار است.
در ابتدا باید به این موضوع اشاره کرد که تعداد سهام یا شریک لازم جهت اتخاذ تصمیم در شرکتها، بسته به نوع شرکت و نوع تصمیم متفاوت است و پیش از تعیین تعداد شریک و سهام لازم جهت تصمیم گیری، باید نوع شرکت را لحاظ نمود. به عنوان مثال در شرکتهای سهامی ( اعم از سهامی عام یا خاص) اصولاََ سرمایه مهم است، نه تعداد سهام داران؛ چه بسا شرکتی دارای هزار سهام دار باشد ولی کنترل شرکت در اختیار صرفاََ 5 سهام دار باشد؛ زیرا در شرکتهای سهامی، هر سهم یک رأی دارد، برخلاف شرکتهای تعاونی که هر سهامدار ( صرف نظر از میزان سهامش) فقط یک رأی دارد؛ بنابراین و اصولاََ هر سهام دار که سهامش بیشتر باشد، در شرکت سهامی حق رأی بیشتری دارد.
سهام موثر:
گاه لازم است که میزان سهام گروهی از سهامداران به نصاب و درصد خاصی برسد تا آن موضوع تصویب شود که از آن میزان سهام، به عنوان سهام موثر یاد میشود.
در شرکتهای سهامی سه اکثریت مهم وجود دارد:
یک- اکثریت نسبی: یعنی هر شخصی بیشتر رأی آورد به عنوان عضو هیات مدیره یا بازرس شرکت انتخاب خواهد شد؛به عنوان مثال 6 نفر برای عضویت در هیأت مدیره شرکت که متشکل از 3 نفر است نامزد میشوند؛ آقای الف30 رأی، آقای ب 40 رأی، آقای پ31 رأی، آقای ت29 رأی، آقای ث 10رأی و آقای ج20 رأی میآورد: در این صورت آقایان ب، پ و الف به عنوان اعضای هیأت مدیره انتخاب میشوند.
دو- اکثریت مطلق: یعنی نصف به علاوه یک؛ اگر بخواهیم آن را به درصد تبدیل کنیم میشود 51% البته روشن است که یک رأی بیشتر از 50 درصد کافی است و نیازی به 51 درصد نیست ولی صرفا از باب ساده سازی میگوییم؛ کلیه تصمیمات مجمع عمومی عادی ( به جز انتخاب هیات مدیره و بازرسان که با اکثریت نسبی صورت میگیرد) منوط به تصویب نصف به علاوه یک صاحبان سرمایه حاضر در جلسه است( مانند تصویب صورتهای مالی و ترازنامه، میزان تقسیم سود یا پاداش اعضا هیات مدیره و تعیین دستمزد بازرسان)؛
سه- اکثریت دو سوم: کلیه تصمیمات مجمع عمومی فوق العاده با رأی صاحبان دو سوم سهام حاضر در جلسه معتبر است.
در انتها باید به این نکته اشاره کرد در شرکتهای سهامی داشتن 51 درصد سهام برای کنترل شرکت اصولاََ کافی نیست زیرا ممکن است صاحبان اکثریت سرمایه به چند دلیل، قدرن کنترل شرکت را نداشته باشند
دلیل اول: عدم امکان تشکیل هیأت رئیسه مجامع عمومی: مطابق ماده 101 لایحه اصلاحی قانون تجارت هیچ مجمعی تشکیل نمیشود مگر اینکه دارای هیات رئیسه باشد و هیأت رئیسه متشکل از 4 نفر است: یک رئیس، دو ناظر و یک منشی که طبق قسمت اخیر ماده منشی میتواند سهام دار نباشد ولی سه نفر دیگر الزاماََ باید سهام دار باشند؛ بنابریاین برفرض مثال اگر شخصی 97 درصد سهام یک شرکت را داشته باشد توانیی تشکیل هیأت رئیسه را در ظاهر ندارد و شرکای دیگر که هریک تنها یک درصد و مجموعاََ سه درصد سهام را دارند میتوانند هیأت رئیسه تشکیل داده و اتخاذ تصمیم کنند؛ بنابراین در حالی که عدد سهام داران اصولاََ اهمیتی ندارد، استثنائاََ در این مورد، تعداد سهام داران اهمیت پیدا کرده و بهتر بود سهامدار 97 درصد، قسمتی از سهام خویش را در حین تاسیس به نام دو نفر دیگر دریافت مینمود که شرط وجود حداقل سه سهامدار برای تشکیل مجمع محقق شود؛
دلیل دوم: لزوم سهامدار بودن اعضای هیأت مدیره در شرکتهای سهامی: طبق ماده 107 لایحه اصلاحی قانون تجارت اعضای هیأت مدیره شرکتهای سهامی الزاماََ باید سهام دار باشند. فرض کنیم سرمایهگذاری به تنهایی 98 درصد سهام یک شرکت سهامی را دارد و دو سهامدار دیگر که صاحب یک ایده مشترک هستند در مجموع 2 درصد سهام یک شرکت را دارند و هیأت مدیره شرکت متشکل از سه عضو است در این صورت اداره شرکت در اختیار سهام داران 2 درصدی قرار خواهد گرفت زیرا تصمیم گیری در هیأت مدیره به صورت اکثریت عددی است و سرمایه در آن بی تاثیر است، بنابریاین صاحبان دو درصد سهام که با هم دوست بوده و دارای منافع مشترک در مقابل سرمایهگذار هستند در کلیه تصمیمات دو به یک از سرمایهگذار جلو هستند و از آنجایی که تصمیمات عادی و جاری شرکت در اختیار هیأت مدیره است بر شرکت مسلط خواهند شد.